رابطه خوشنویسی با تایپوگرافی چیست؟
تایپوگرافی و خوشنویسی با هم فصل های مشترکی دارند که گاهی تفکیک خطاط و طراح را از هم مشکل می کند . مخصوصا زمانی که ما در مورد خوشنویسی کتابت یا کاربردی صحبت می کنیم ، می بینیم که چقدر به اصول تایپوگرافی نیزدیک است .
عده ای بر این باورند که خوشنویسی نیز نوعی تایپوگرافی است به این مفهوم که خوشنویس سعی می کند که با ترکیب حروف اثری با ارزش های زیبا شناختی خلق کند و گرافیست نیز چنان نگاهی نسبت به کار خود دارد .
خیلی های دیگر بر این باورند به دلیل ماهیت ذاتا کاربردی و صنعتی تایپوگرافی نمی توان آن را با خوشنویسی که پدیده ای کمتر کاربردی و بیشتر تزئینی است ، جمع کرد .
به نظر حقیر آن بخش از خوشنویسی مانند کتابت که قصد دارد بیشتر جهت خوانایی و کاربرد عموم مردم تلاش کند به وضوح جز حیطه تایپوگرافی است و قبل از ورود دستگاه های چاپ نیز جنبه کاربردی این هنر بیش از جنبه تزینی آن بوده است . به هر شکل در ادامه نگاهی دارم به فصل مشترک های این دو از منظرهای گوناگون .
کتابت و صفحه آرایی :
به طور مشخص زمانی که دستگاه چاپ ای وجود ندارد ، شما باید با دست اقدام به تکثیر کتاب ها بکنید . برای این کار افراد کاتب و یا خوشنویس در یک فرآیند زمان بر کتاب ها را پیاده می کردند . در مورد خط فارسی ابتدا بیشتر برای تکثیر قرآن و کتب مذهبی کار نگارش و صفحه آرایی کتاب ها شروع شد . پس از گذشت مدت زمانی انواع کتب علمی ، شعر ، ادبیات و سایر موارد نیز به شکل کتابت تکثیر شد .
چیزی که در این میان مهم بود رعایت استانداردهایی برای بالا بردن خوانایی کتاب ها است . رسم الخط و یا قوانین ای که شکل و فرم و ترکیب بندی خط را می سازند در بین کاتبان کم کم شکل گرفت .
خط نستعلیق برای اشعار و ادبیات فارسی و خط نسخ برای سایر کتب محبوبیت ای بیشتر از سایر خطوط پیدا کردند . اکثر کتاب ها با انواع خط نسخ شکل گرفتند که مبنای اکثر فونت های امروزی است .
فاصله ها ، نقطه گذاری ها ، ترکیب بندی ها ، حاشیه ها ، تراکم کلمات ، تعداد خط و سایر موارد مربوط به صفحه آرایی از مشترکات خوشنویسی و تایپوگرافی مدرن است .
به نظرم هنرهای مربوط به صفحه آرایی و تدوین استانداردهای نگارش توسط طراحان و خوشنویسان در گذشته تاثیر مستقیم و مشخصی بر صفحه آرایی مدرن دارد .